برنامه درسی پراگماتیسمی
برنامه درسی، شکل از پیش ساختمند شده محتوا کنار زده می شود و برنامه درسی چیزی بیش از تعیین فهرست کلی مطالب و فعالیتها نیست و به طور وسیعی شامل منابعی است که معلم با توجه به فعالیتهای احتمالی کلاس درس از قبل پیش بینی می کند و جزئیات و عناصر برنامه با مشارکت و همکاری اعضای کلاس در مواقع معین مثلاً هفته به هفته با راهنمائی معلم تعیین می شود. نظم و نظام مدرسه، نظم روانشناختی درون فرد است که خود به خود و بدون ناظمی از بیرون برقرار می شود، زیرا نظم منطقی به تفکر نمی انجامد. البته درسنین بالا نظم منطقی در مواردی خاص، اهمیت پیدامی کند. اساس برنامه درسی برتمرین تفکر گذاشته می شود.
محتوای مواد درسی باید مسائل حساب، ریاضیات ساده، تاریخ، جغرافی و علوم تجربی باشد که باید در ابتدا از تجربیات عادی زندگی افراد انتخاب شود. تجربه های فرد باید غنی شود و گسترش پیدا کند و در جهت ارتباط با رشته های علمی قرار گیرد.
در جریان گسترش و ارتباط تجربیات فردی با تجربیات علمی باید اصل ارتباط و پیوستگی این پدیده ها مورد توجه قرار گیرد. قوانین و حقایق علمی را باید ضمن آشنا کردن دانش آموزان به موارد استفاده اجتماعی این قوانین، در زندگی روزمره مطرح کرد.
مکتبهای تجربهگرایی تقسیم برنامه را به علوم و مواد مختلف نادرست میدانند؛ زیرا میگویند: همه آنها جنبههایی از فعالیت انسان برای حل مشکلات محیطی و سازگاری با محیط هستند. کودک باید تجارب لازم را بیاموزد تا بتواند موجودیت خود را در جهان حفظ کند. بنابراین، برنامه درسی باید شامل انواع شناخت و مهارتهایی باشد که کودک در زندگی کنونی و آیندهاش به آنها نیازمند است.
پس هر کودک باید ابتدا نوشتن و خواندن زبان ملی خود را یاد بگیرد و بتواند افکارش را با آن تعبیر کند. از طرف دیگر، به یادگیری ریاضیات احتیاج دارد و نیز در برنامه مدرسه باید درس بهداشت و تربیتبدنی را گنجانید.
مدرسه به طور کلی باید فعالیتهایش را بر امیال دانشآموزان مبتنی کند تا اینکه بتواند رغبت آنان را برای یادگیری برانگیزد. دیویی امیال کودکان را به 4 نوع تقسیم میکند:
1- میل به ارتباط اجتماعی
2- میل به جستجو و بررسی اشیاء
3- میل به فعالیت
4- میل به تعبیر هنری.
محتوای مواد درسی باید مسائل حساب، ریاضیات ساده، تاریخ، جغرافی و علوم تجربی باشد که باید در ابتدا از تجربیات عادی زندگی افراد انتخاب شود. تجربه های فرد باید غنی شود و گسترش پیدا کند و در جهت ارتباط با رشته های علمی قرار گیرد.
در جریان گسترش و ارتباط تجربیات فردی با تجربیات علمی باید اصل ارتباط و پیوستگی این پدیده ها مورد توجه قرار گیرد. قوانین و حقایق علمی را باید ضمن آشنا کردن دانش آموزان به موارد استفاده اجتماعی این قوانین، در زندگی روزمره مطرح کرد.
مکتبهای تجربهگرایی تقسیم برنامه را به علوم و مواد مختلف نادرست میدانند؛ زیرا میگویند: همه آنها جنبههایی از فعالیت انسان برای حل مشکلات محیطی و سازگاری با محیط هستند. کودک باید تجارب لازم را بیاموزد تا بتواند موجودیت خود را در جهان حفظ کند. بنابراین، برنامه درسی باید شامل انواع شناخت و مهارتهایی باشد که کودک در زندگی کنونی و آیندهاش به آنها نیازمند است.
پس هر کودک باید ابتدا نوشتن و خواندن زبان ملی خود را یاد بگیرد و بتواند افکارش را با آن تعبیر کند. از طرف دیگر، به یادگیری ریاضیات احتیاج دارد و نیز در برنامه مدرسه باید درس بهداشت و تربیتبدنی را گنجانید.
مدرسه به طور کلی باید فعالیتهایش را بر امیال دانشآموزان مبتنی کند تا اینکه بتواند رغبت آنان را برای یادگیری برانگیزد. دیویی امیال کودکان را به 4 نوع تقسیم میکند:
1- میل به ارتباط اجتماعی
2- میل به جستجو و بررسی اشیاء
3- میل به فعالیت
4- میل به تعبیر هنری.
به عقیده آنها، هرگاه برنامه فعالیت مدرسه بر این 4 میل تنظیم شود، به رشد و تکامل طبیعی کودک کمک خواهد کرد و یادگیری برای او نشاط انگیز خواهد بود.
- لینک منبع
تاریخ: چهارشنبه , 17 اسفند 1401 (11:33)
- گزارش تخلف مطلب